بیتوجهی تاکی؟! قسمت ۲۳۳۸
شیشه و سنگ
سلبریتی یا مشهور شدن، این روزها آسان و در دسترس است و به دست آوردن آن زحمت و مرارت زیادی نمیطلبد اما ضربالمثل معروفی دراینباره آمده که «آنچه آسان به دست آید آسان هم از دست میرود.
سلبریتی یا مشهور شدن، این روزها آسان و در دسترس است و به دست آوردن آن زحمت و مرارت زیادی نمیطلبد اما ضربالمثل معروفی دراینباره آمده که «آنچه آسان به دست آید آسان هم از دست میرود.» درحالیکه اگرچه برای کسب شهرت برخلاف گذشته زحمت چندانی نباید کشید اما هزینه از دست دادن آن بسیار زیاد است زیرا مالک این شهرت به دلیل صدماتی که متحمل نشده قدر آن را نمیداند و فقدان تجربه لازم باعث میشود در انتخابهای خود عجولانه عمل کند و همین امر سبب پرداخت هزینههای سنگین خواهد بود که معمولا اینگونه اقدامات فیالبداهه و بیتوجهی به عواقب آن به دلیل سستی ایمان به خلقت است که اگر جز این بود رزمندگان الهی در جبهههای حق علیه باطل دست از جان عمر و جان و مال نمیشستند تا همه را فدای ابدی شدن کنند نه رضایت نفسی که تحریک آن اقدام به قتل یا خودکشی میکند. انتخابهای عجولانه آنگونه است تا شخصیتی در ظرفیت معمول و رو به پایین بهسرعت در یکی از مقاطع مطرح قرار گیرد که این حجم با مظروف آن هماهنگی ندارد بنابراین ناخودآگاه دست به ریختوپاشهای نامتعارف میزند و بنا به ضربالمثل معروفی «فیلش یاد هندوستان میکند» تا دل به اربابرجوع خود
ببندد و ناشیانه وصلت کند و زمانی که با بنبست تهدید مواجه شد در ابتدا تصمیم به خودکشی بگیرد اما چون جرأت آن را پیدا نمیکند سلاح غیرقانونی و نامتعارفی به دست آورده و تهدیدکننده را به قتل برساند تا نهتنها همه تلاشهای گذشته بهمنظور ایجاد وجهه زیر پا گذاشته شوند بلکه کسانی را هم که به او و تواناییاش افتخار میکردند و امیدوار بودند که همچنان خادم باشند، ناتوان شده، بشکنند و مأیوس شوند! همه این اتفاقات حاصل ضعف در بعضی از گزینشهایی که صادقانه بهظاهر و حال افراد مینگرد و نگاه چندانی مخصوصا به روح و روان اشخاص ندارند و سری به پروندههای پزشکی آنها در گذشته نمیزنند که آیا اختلالات رفتاری داشته که اگر چنین بوده تابه سوی دیگری بروند و اجازه دهند او همچنان در مقطعی که میتواند باقی بماند. بد نیست امروز که پس از گذشت 5/6 سال از بازداشت و زندانی بودن فردی با این شرایط میگذرد و بر اساس قوانین جزایی آزاد میشود، قوانین از کجا آوردهای بهعنوان یک مقام بالادستی شامل او گردد که چگونه توانسته است با حقوق مختصر دولتی دو سه دهه گذشته را در رفاه کامل و استفاده از امکانات قابلملاحظه همراه با هزینههای سنگین پرداخت
حقالوکاله و تأمین وسایل زندگی فردی دیگر ازجمله مسکن، وسیله نقلیه و گشتوگذار و دیگر هزینهها همچون خرید سلاح غیرقانونی سپری نماید؟! همه اینها وظیفه نهادهای نظارتی بالادستی دراینباره میباشد تا تکرار نشوند و اگر مشکلی لاینحل در این زمینهها پیش پای یکی از شخصیتهای مشهور است قبل از اینکه به اقدامات و انتخابهای عجولانه ختم گردد، مرتفع و پیشدستی شود که هرگونه تلاش پس از اتفاقات ناخواسته در ضمن اینکه نوشدارو پس از مرگ سهراب است، هزینههای سنگینی بیرونی و درونی را نیز به همراه خواهد داشت. دکتر امانالله قرایی مقدم جامعهشناس معتقد است «از دیدگاه کلاسیک که (دورکیم) در کتابی پیرامون خودکشی مطرح کرده و بنده هم ۳۳ شهر را بررسی کردم و در روزنامه نوروز آن زمان چاپ شد، خودکشی زمانی رخ میدهد که ارتباط فرد با جامعه، اطرافیان و وابستگان قطع شود. پس خودکشی پدیدهای صرفاً اجتماعی است و با قطع همبستگی فرد با جامعه رخ میدهد. هرچند که عوامل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در آن دخالت دارند. بهطور نمونه بحرانهای اقتصادی و سیاسی خودکشی را بالا میبرد، اما هنگام جنگ آمار خودکشی پایین میآید و دلیل آن هم افزایش همبستگی اجتماعی
است، اما بحرانهای سیاسی، شکست در کنکور یا روابط عاطفی میتواند احتمال خودکشی را بالا ببرد. نکته حائز اهمیت در نوع انتشار اخبار و پیامها پیرامون این ماجرا این است که خودکشی میتواند تقلید شود؛ همانطور که در موارد مشابه قبلی هم چنین شده بود. ازاینرو در منابع معتبر تأکید شده است که از قربانی خودکشی نباید قهرمان ساخت و خودکشی را نباید باشکوه جلوه داد. تمایل به خودکشی میتواند نمودی از یک وضعیت اجتماعی و نیازمند توجه سیاستمداران باشد. تورم و افزایش روزافزون هزینههای زندگی از عوامل جدی افزایش یأس و افت سلامت روانی- اجتماعی است که افزایش خودکشی یکی از تظاهرات آن است. چنانکه اگر هواشناسی گزارش احتمال طوفان بدهد، دستگاههای مسئول در وضعیت آمادهباش قرار میگیرند و تدابیر پیشگیرانه اتخاذ میکنند.» اکنون وظیفه نظام سلامت و شورای اجتماعی کشور است که برای پیشگیری از خودکشی به نحو جدی عمل کنند؛ اما پیرامون انجام این عمل توسط فردی با خصوصیات فرهنگی و هنری آنهم در اوج شهرت مثبت اندیشی کمی سخت به نظر میرسد درحالیکه اتفاق افتاده است تا طرفداران را در بهت و حیرت باقی بگذارد و درنهایت انجمن علمی روانشناس ایران را به
ابراز عقیده دراینباره مقید نماید که «انعکاس رسانهای مرگ مرحوم پوراحمد، خاصه در این زمانهی عسرت باید دقیقتر و با مراعاتی بیش از زمانهای دیگر صورت میپذیرفت». متولیان متغیرهای در جامعه که سنگ صبور آنها هستند را میتوان صف اول خطشکن مشکلات و معضلات بهحساب آورد که اصحاب رسانه در صدر آنها هستند و به همین دلیل اگر چالشهای مبتلابه آنها التیام نیابد. سنگهای همجوار این شیشهها را خواهند شکست که نیازمند توجه بیشتر و بهتر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است تا حداقل اگر نمیتوانند نمکی به این آش بپاشند، آن سنگها را از پیش پایشان بردارند تا حداقل باعث ترک برداشتن شیشه نازک احساساتشان نشود.
ادامه دارد